برخلاف روند معمول که با تقاضای بالا در خودروییها، طیف وسیعی از نمادهای هموزنی مورد توجه قرار میگیرند، در بازار روز گذشته چنین اتفاقی رخ نداد و حدود 72 درصد از نمادها با افت قیمت به کار خود خاتمه دادند. این روند نشان میدهد که بسیاری از معاملهگران همچنان با احتیاط عمل میکنند و فعلا انتظار برگشت بازار به رالی صعودی را ندارند. در نتیجه معاملات روز گذشته شاخص کل با افت حدود 19 هزار واحدی تا سطوح دو میلیون و 821 هزار واحدی عقب نشست. ارزش معاملات 12 درصد کمتر از بازار شنبه بود و حوالی 10 همت گزارش شد و رقمی بالغ بر 690 میلیارد تومان از پرتفوی حقیقیها به سبد حقوقیها منتقل شد.
به نظر میرسد بلاتکلیفی فعلی منجر به تماشاچی شدن بسیاری از معاملهگران شده و همین مساله فعالین کوتاهمدتی را در مسیر فروش قرار داده است. باید بپذیریم آن چیزی که پیشران و پیش قراول حرکت بازار میشود، جریان پول است که بعد از رالی اخیر، گوشهای نشسته و رفتار محافظهکارانهای به خود گرفته است. در حال حاضر بازار از 3 موضوع مهم تاثیر میگیرد. اولی بخش سیاسی ماجرا یعنی سیگنالهایی است که بین ایران و غرب رد و بدل میشود. دومی ارتباط با تحولات اقتصادی داخل کشور و تصمیمات سیاستگذار درخصوص نرخ بهره دارد و سومی خبرهای درون بازاری است که میتواند ارتباط با صنایع و یا گزارشهای ماهانه داشته باشد. در هر صورت فضای فعلی بازار تحت تاثیر ترکیبی از این رویدادها بوده و البته خبرهای سیاسی نقش پررنگتری خواهد داشت.
در حوزه سیاسی، به نظر موضوع توافق بر سر آغاز مذاکرات خیلی نمیتواند طولانی باشد و در همین 40 - 50 روز باقیمانده از سال باید روشن شود که آیا امکان توافق بین تهران و واشنگتن وجود دارد یا خیر. اگر امکان توافق وجود داشته باشد، عملا وارد دوره میانمدتی مذاکره و رایزنی خواهیم شد. اما اگر مشخص شود که احتمال توافق وجود ندارد، طبیعتا باید منتظر اعلام سیاستهای جدیدی از سوی آمریکا و واکنش حاکمیت به این مساله باشیم.
یکی از سناریوهای سیاسی که در گذشته هم عنوان کردیم، بحث مذاکره و توافق بود. برخلاف آنچه فکر میکردیم و در واقع آنچه از ظاهر اخبار بر میآید تمایل طرفین به مذاکره و یک توافق نسبی بسیار افزایش یافته است. فکتهای روزانه نشان میدهد آن احتمالی که همه به آن کمترین وزن را میدادند حالا به احتمال قویتری تبدیل شده است. البته در بازار ارز، سیگنال جدی در این خصوص نمیگیریم اما به هر جهت ضعیفترین سناریو حالا تبدیل به یکی از مهمترین سناریوها شده است.
اما بحث توافق بر سر آغاز دوره جدیدی از مذاکرات سیاسی چه اثری بر بازارها دارد ؟ به نظر این رویداد اثر چندگانه بر بازارها دارد که شاید اصلیترین اثر، خروج سرمایه از بازارهای سفتهبازی همچون طلا و ارز باشد. در بازار مسکن رکود عمیقتر و جدیتر میشود و در بازار خودرو ریزش توام با رکود را خواهیم داشت. اما پرسشی که در این بین مطرح میشود این است که افت احتمالی دلار آزاد و نیما تا چه اندازه میتواند باشد و اثرات آن بر بازار سرمایه چیست ؟
از دید ما افت قیمت دلار آزاد به ۴ دلیل نمیتواند چندان قوی و عمیق باشد. دلیل اول اینکه، توافقی که از آن سخن میگوییم، نه یک توافق جامع سیاسی که صرفا توافق بر سر آغاز دور جدیدی از مذاکرات است که اگرچه چشمانداز مثبتی ایجاد میکند اما بیانگر توافق قطعی سیاسی نیست. دلیل دوم اینکه، نرخ واقعی دلار در مقطع فعلی بر اساس روش قدرت برابری خرید و محاسبه اختلاف تورم بین ایران و آمریکا با سال پایه ۹۲ باید رقمی بین ۷۲ تا ۷۵ هزار تومان باشد.
دلیل سوم اینکه، دولت به دلیل کسری بودجه و جلوگیری خروج سرمایه از کشور تمایل چندانی به ایجاد نوسانات شدید ارزی در بازار ندارد. و دلیل چهارم اینکه، در این سالها هیچگاه اتفاق مثبت سیاسی که منجر به بهبود فضای اقتصادی کشور شود، رخ نداده و لذا پولی که در این سالها تبدیل به ارز و طلا شده، به راحتی تن به فروش این داراییها و خرید ریال نخواهد داد. و لذا در خوشبینانهترین حالت دلار در بازار آزاد حوالی ۷۵ هزار تومان آرام خواهد گرفت. یعنی نهایت افت دلار 10 - 12 درصد خواهد بود.