آرمان نوشت: برای سروسامان دادن به وضع مؤسسههای بحران زده مالی،مبلغ 11 هزار میلیارد تومان تأمین اعتبار شده است و این مبلغ کلان در اختیار بانکهای عامل یا بانکهایی که معین شدهاند قرار گرفته تا سپردهگذاران صندوقهای مورد نظر تا 300 میلیون تومان در این مؤسسات سپرده داشتهاند پرداخت گردد، پرسش این است، با کدام مجوز قانونی این مبلغ کلان از بودجه عمومی برداشت و در اختیار بانکهای مربوطه قرار گرفته تا سرپوشی بر روی عملکرد خلاف بانک مرکزی یا هر نهادی که باید برکار مؤسسات مالی نظارت میکرد گذاشته شود.
ادعا شده است سپرده 98 درصد از سپردهگذاران مسترد شده است اما پاسخ داده نشده که محل تأمین وجوهات پرداختی از کجاست؟ این مؤسسات باید تابع قوانینی باشند، اگر قانون تجارت حاکم است که باید باشد، رویه و روش قانونمندی در شرایط مشابه تقنین شده است در دارائی شرکتها و مؤسساتی که در شرف ورشکستگی قراردارند یا در حال انحلال میباشند باید معین شود.
از قول رئیس جمهور نقل شد که 25 درصد از نقدینگی کشور در اختیار چند مؤسسهای بوده که دچار بحران شدند، پرواضح است این مؤسسات سودی بالاتر از سیستم بانکی پرداخت مینمودند و تا جائی که به گفته وزیر مسکن و شهرسازی بعضا تا 84 درصد به بعضی از سپردهها سود پرداخت میشده است!
با بروز بحران برابر ماده 39 قانون نظام پولی و بانکی کشور، اداره مؤسسات بحران زده به هیأتی مرکب از رئیس جمهور، رئیس قوه قضائیه و وزیر امور اقتصادی و دارائی واگذار شده است اما تشکیل این هیأت نافی اجرای قانون تجارت برعملکرد مدیران این مؤسسات نمیباشد. صرف نظر از اینکه با سلب مدیریت مدیران مؤسسات بحران زده و تفویض مدیریت حسب ماده 39 قانون نظام پولی و بانکی کشور باید تمامی دارائی و اموال مدیران سابق و معاملاتی که خود و اقارب آنان طی این سالها انجام دادهاند تحت نظارت و بررسی ویژه قرار گیرد و اجازه داده نشود کمترین سند و مدرکی از این مؤسسات خارج شده بشود.
قانون نحوه اجرای محکومیتهای مالی به عنوان قانون خاص به این مهم اشاره دارد که کلیه معاملات افرادی که دیونی دارند و این دیون مورد حکم محاکم قرار دارد از تاریخی معین باطل است و هر نوع نقل و انتقال محکوم به بطلان است و اگر منتقل الیه اطلاع از نقل و انتقال به لحاظ فرار از دین داشته باشد هم مجرم میباشد.
نمیدانم این مؤسسات هیچ دارائی مثبتی نداشتند که دولت مبلغ یازده هزار میلیارد تومان از پول بیتالمال را که حق احاد مردم است را در این شرایط خاص اقتصادی بلوکه کرده و در اختیار کمیسیون 3 نفره گذاشته است؟ پس دارائی این مؤسسات و دارائی مدیران آنها کجاست؟
ممکن است گفته شود دولت از باب حفظ امنیت مجبور به تأمین این پول و برداشت آن از حساب بیتالمال شد تا جلوی گسترش اعتراضات مردمی را بگیرد، اما سوال این است، مدیرانی که در این مؤسسات طی این سالها با روش غیرقانونی و عملکرد خلاف خود نظم اقتصادی را بهم زدند و در کشور شرایط بحرانی ایجاد کردند و کار و تولید و اشتغال را به بنبست کشاندند چه میشود؟ آیا این مدیران آزاد هستند و پاسخگوی عملکرد خلاف خود نمیباشند؟