از همان دقایق ابتدایی این طرف خریدار بود که با دیکته کردن مواضع خود توپ و میدان را به دست گرفت و فروشندهها را آچمز کرد و به گوش رینگ فرستاد تا یکبار دیگر به همگان ثابت شود که فرق میکند چه کسی رئیسجمهور، چه کسی معاون رئیسجمهور، چه کسی وزیر اقتصاد و چه کسی رئیس سازمان بورس باشد ! در بازار دیروز 97 درصد نمادها سبزپوش بودند و بیش از 4 همت تقاضا پشت صفوف خرید حاضر شد و لذا شاخص کل در یک روز خوب با رشد سنگین 61 هزار واحدی تا ارتفاع دو میلیون و 460 هزار واحدی پیشروی کرد. ارزش معاملات تحت تاثیر قفل شدن طیف وسیعی از نمادها بدون تغییر بااهمیت حوالی 7.3 همت بود و رقمی بالغ بر 1.6 همت وارد چرخه بازار شد ! بازار یک روز خوب دیگر را پشت سرگذاشت تا برخی دیگر اعتراف کنند که روند تغییر کرده و این حرکت و جریان پول، کار بازار نیست.
انصافا همتی در برنامه یکشنبه شب کولاک کرد و از ابتدا تا انتهای گفتگو، جملهای نبود که به بازار سرمایه متصل نکند و از بورس حمایت نکند ! این اظهارات به شکل واضحی نشان داد که او برای بورس برنامه دارد و لذا اقدامات حمایتی ادامه خواهد داشت و جریان خبری به سود بازار خواهد بود. البته کماکان معتقدیم که سقف 2.5 میلیون واحد شاخص میتواند عاملی برای کُند شدن حرکت بازار باشد اما بیش از گذشته اطمینان داریم که این مقاومت به کمک جریانی که بازار را حمایت و هدایت میکند، با تزریق به موقع اخبار تاثیرگذار، شکسته خواهد شد. اینجاست که تفاوت بین افراد روشن میشود. عبدالناصر وزیر اقتصاد باشد یا احسان خاندوزی ! همینکه دولت برنامه جدی برای واگذاری بنگاههای بورسی بانکها از طریق ادغام آنها در قالب یک شرکت هلدینگی دارد، نشان میدهد قرار است در آینده (احتمالا سال آتی) عرضههایی از جنس دارایکم و پالایش یکم در بازار سرمایه داشته باشیم.
اما در تحولات سیاسی، نکته خاص اینکه، بشار اسد هم به سوریه بازگشته و لذا نگرانیهای سیاسی باری دیگر فروکش کرده است. سابقه نشان داده که بورسیها، تحلیلگران سیاسی خوبی نیستند و هر بار با رسیدن خبر تنش واکنش تُند نشان داده و تا بیخ ماجرا را پیشخور میکنند. در موضوع اسرائیل ریسک تحولات سیاسی گذشته به این دلیل در بازار موثر و موجب کاهش قیمتها میشد که رویارویی نظامی و احتمال آسیبهای اقتصادی ناشی از این رویارویی را افزایش داده بود. اما تحولات سوریه شاید آثار روانی داشته باشد اما قابل قیاس با ریسکهای اخیر نیست.
فضای فعلی باعث شده بازار با دقت و توجه بیشتری گزینههای ریز و درشت را الک کرده و در کانون توجه و بررسی قرار دهد. اما در ادامه گزارش امروز، درخصوص دو مساله مهم صحبت خواهیم کرد. موضوع اول تکمیل بحث صبح روز شنبه است که بیان میکرد شاخص کل اگرچه کار سادهای برای گذر از سقف 2.5 میلیون ندارد اما این اتفاق در آیندهای نهچندان دور رخ خواهد داد و موضوع دوم مربوط به تحولات بنیادی شرکتها است.
در گزارش روز شنبه 4 دلیل برای شکست مقاومت 2.5 میلیون واحدی شاخص عنوان شد. 1- همانطور که حمایتها از دسترفتنیاند، مقاومتها هم شکستنیاند ! 2- متوسط P/E امروز بازار با وجود رشد اخیر هنوز به سطح 7 واحد نرسیده و این در شرایطی است که P/E بورس در اردیبهشت 1402 نزدیک به 12 واحد بوده است ! حال بماند که P/E-forward بازار حدود 5 واحد است و به شکل واضحی روشن است که با نیمای متوسط 60 هزار تومان برای سال 1404 ، سود شرکتها رشد بااهمیتی خواهد داشت.
3- ارزش بازار در اردیبهشت 1402 حدود 200 میلیارد دلار بوده و امروز در ارزش کمتر از 130 میلیارد دلار دست و پا میزنیم ! 4- شاخص کل، سود تقسیمی شرکتها را در خودش نهفته دارد. قیمت مجموع سهام در حال معامله در بورس به شکل وزنی و ریالی، هنوز 19 درصد از پائینتر از سقف 1402 است.
در تکمیل بحث روز شنبه، 4 دلیل دیگر را مطرح میکنیم. دلیل پنجم، نگاه متفاوت تیمی مدیریتی جدید سازمان بورس، وزارت اقتصاد و بطور کلی دولت به بازار سرمایه است. در آن مقطع یعنی اردیبهشت 1402 سازمان بورس و در راس آن دولت وقت، اعتقادی به ..
اما به سراغ بازار برویم. بازاری که در صنایع کوچک قویتر و در صنایع بزرگ مثبت اما با عرضههای نسبی همراه بود. بنابراین برای امروز هم بازار مثبتی خواهیم داشت اما به نظر میرسد با گذر از دقایق ابتدایی و با نزدیک شدن شاخص به کانال 2.5 میلیون، شاهد یک موج عرضه در نمادهای پُرتراکنش باشیم.