چه میکنه این بازار سرمایه ... !! بورس تهران معاملات نخستین روز کاری از هفته پایانی آبان را با افزایش جدی تقاضا ناشی از دو موضوع "اخبار مثبت سیاسی" و "رخ مثبتی که از بازار چهارشنبه گرفته بود"، آغاز کرد و با گارد قوی خرید به مصاف مقاومت کلیدی دو میلیون و 150 هزار واحدی رفت و موفق شد با رشد سنگین 45 هزار واحدی تا یک قدمی کانال 2.2 میلیون واحدی پیشروی نماید.
در بازار دیروز بیش از 90 درصد نمادها سبزپوش بودند؛ بیش از 600 نماد در محدوده 2 تا 3 درصد مثبت و یا در سقف مجاز روزانه معامله میشدند و به طور کل هیچ نشانهای مبنی بر تزلزل بازار برای گذر از مقاومت یاد شده مشاهده نگردید. ارزش معاملات به دلیل حضور 2.5 همت صف تقاضا و نبود عرضهکننده جدی مقداری کاهشی بود و به کمتر از 5 همت رسید و در یک رویداد خاص رقمی بالغ بر 1,350 میلیارد تومان پول تازهنفس از سوی معاملهگران حقیقی وارد چرخه بازار شد ... !
با مشخص شدن نتیجه انتخابات آمریکا و از بین رفتن ریسک آن، وضعیت بازارها تا حدودی روشن شده است. به نظر میرسد در شرایط فعلی و با توجه به گمانهزنیها، ریسک تنشهای ژئوپلیتیکی تمایلی به افزایش ندارد. برطرف شدن عوامل و ریسکهای خارجی میتواند سایه ترس و نااطمینانی سرمایهگذاران را کاهش دهد. از طرفی صحبتهای روزهای اخیر، از جمله زمزمههایی درباره دیدار مقامات ایرانی با ایلان ماسک در جهت کاهش تنشها، در کنار صعود ارزش معاملات در جریان روند بازار هفته گذشته، میتواند نویدبخش روزهای مساعدتر بورس برای سرمایهگذاران تلقی شود. از طرف دیگر ورود دلار نیما به کانال 50 هزار تومانی را داریم و امیدواریها به کاهش نرخ بهره افزایش یافته است. لذا همانطور که قبلا هم اشاره شد، انتظار میرود با گذر شاخص از مقاومت یاد شده، روند مثبت بازار تداوم یابد.
اما ادامه این گزارش را با یک موضوع خاص و مهم پیش میبریم. طی روزهای اخیر مطلبی را از شروین شهریاری یکی از تحلیلگران ارشد بازار سرمایه در فضای مجازی میخواندیم که بسیار جالب و تا حدودی منطبق با طرز فکر ما بود. لذا در ادامه مروری بر بخشهای مهمی از این تحلیل خواهیم داشت و در انتهای هر یک از بندهایی که آورده میشود، نظر خودمان را (داخل پرانتز) به اختصار مینویسیم. او در مطلبی نوشت: بهصورت تاریخی، رفتار سهام شرکتهای کوچک در مقاطعی از شرکتهای بزرگ و اصلی بازار متفاوت شده. معمولا قبل از شروع سیکلهای رونق، سهام کوچک نشانههای برگشت را زودتر احساس میکنند و پول جدید ورودی به سمت این گروه جذب میشود. در اواخر سیکل رونق هم بوی خطر زودتر به مشام بازیگران سهام کوچک رسیده و رکود آنها قبل از سقفزدن کلیت بازار آغاز میشود. در حال حاضر به 4 دلیل فکر میکنیم در صورت عدم بروز تنشهای نظامی، در آستانه آغاز یک دوره اقبال به سمت سهام کوچکتر در بورس قرار داریم:
1- با آمدن ترامپ فرصت اصلاحات اقتصادی بزرگ از دولت گرفته میشود و فضا به سمت سیاستهای حمایتی و تامین نیازهای ضروری و معیشیتی اکثریت معطوف میشود. سفتتر کردن کمربندها در مقابل ترامپ به معنای تداوم انقباض پولی، کاهش مخارج عمرانی بهدلیل محدودیت درآمدها، ادامه تخصیص ارز ترجیحی و عدم تغییرات بزرگ در قیمت حاملهای انرژی برای بخش خانوار است. هزینههای این رویکرد بر صنایع بزرگ بهشکل تداوم کنترل بر قیمت فروش ارز، نرخگذاری دستوری و قطع بیشتر گاز و برق به دلیل اولویت تامین بخش خانوار تحمیل میشود. در این فضا، سهام کوچک که تاثیرپذیری کمتری از محدودیتهای مورد اشاره دارند مورد اقبال بهتری قرار میگیرند. (البته ما قضیه را اینقدر بدبینانه نمیبینیم و تصور میکنیم لاجرم دولت در مسیر اصلاح برخی سیاستها قرار میگیرد که نمونه آن اصلاح دلار نیما، افزایش نرخ ارز ترجیحی در بودجه و برخی اصلاحات در قیمتگذاری صنایع به ویژه در صنعت خودروسازی است اما میپذیریم که شتاب اصلاحات کُند و زمانبر خواهد بود. شبیه به آنچه در بازار ارز و نیما میبینیم.)
2- به علت پیشبینی بالا ماندن نرخ بهره، منابع ورودی به بازار سهام در کوتاهمدت محدود خواهد بود. این منابع که طبیعتا به دنبال کسب بازده حداکثری در فضای تورمی خواهد بود، امکان مانور بهتری در سهام کوچکتر خواهد داشت. خاطرمان هست که در سال 97 با ورود آقای همتی به بانک مرکزی، سیاست پولی انقباضی پیگیری شد که تاثیر منفی بر سهام بزرگ بازار داشت اما سهام کوچک راه خود را جدا کردند و بیشترین جهش تاریخی شاخص هموزن در دوره رکود بورس در نیمه دوم سال 97 رقم خورد. (البته بزرگترین جهش تاریخی مربوط به سال 98 بود.