بنابراین روند معاملات در دقایق ابتدایی متعادل و نوسانی بود اما به سرعت طرف تقاضا از سمت عرضه پیشی گرفت و رنگ و رخسار بازار سبز شد. هر چند که قرار گرفتن در روزهای پایانی هفته و ترس از تحولات سیاسی و نوسانات بازارهای جهانی، مانعی برای حرکت قویتر بازار بود اما به هر جهت شاخص کل با رشد نزدیک به 13 هزار واحدی تا ارتفاع دو میلیون و 97 هزار واحدی پیشروی کرد و پرونده دومین فصل سال هم بسته شد. ارزش معاملات با کمی افت به 3.6 همت رسید اما ورود و یا خروج پول بااهمیتی در بازار نداشتیم. گفتنی است بازدهی دو شاخص کل و هموزن در تابستان به ترتیب مثبت 2.6 و 3.3 درصد بوده است.
مهمترین مشخصه یک هفته اخیر بازار، تنبیه فروشندهها بوده است. فروشندههایی که طی 16 - 17 ماه اخیر برنده بلاشک بازار بودند، برای نخستین بار از رفتار و تصمیمات خود پشیمان شدند. البته با یک گل بهار نمیشود. بازار برای حرکت قوی و به فراموشی سپردن اتفاقات تلخ این سالها، نیاز به اعتمادسازی و رشدهای قویتر دارد تا علاوه بر پشیمانی بیشتر فروشندهها، آنها را در مسیر خرید با خود همراه کند. تعداد کد فعال در بازار پس از مدتها به بیش از 70 هزار نفر رسیده و به نظر میرسد بازار در حال فاصله گرفتن از بحران و رسیدن به مرز تعادل است. یکی از مهمترین نشانههای رشد کوتاهمدت بازار، عدم واکنش به اخبار منفی کلان است. اینکه بازار چهارشنبه واکنش خاصی به اتفاقات لبنان نشان نداد، بیانگر این است که بورس در کوتاهمدت پتانسیل رشد خوبی دارد.
اما روز سهشنبه هفته گذشته و در جریان مراسم تودیع عشقی - صیدی، صحبتهای جالبی از سوی وزیر اقتصاد و رئیس جدید سازمان بورس شنیده شد. از جمله اینکه، "ارزش بورس در مقابل اقتصاد کوچک شده، ارزش دلاری بازار باید 2 – 3 برابر اعداد و ارقام فعلی باشد، ناترازیها باید از بین برود، به تولید باید کمک شود، نرخ بهره باید مدیریت شود، رئیس سازمان بورس باید کت خود را درآورده و پای کار باشد و با فعالین بازار گفتگو کند، حاکمیت شرکتی جدی گرفته شود، عدم قطعیتها از میان برداشته شود، اتفاقات اردیبهشت 1402 تکرار نشود، بازار توسعه یابد، از بورس کالا و انرژی کمک گرفته شود و یکسری صحبتها و وعدههای دیگر !"
این صحبتها و وعدهها خیلی خوب و عالی و انرژیبخش بود اما بازار سالهاست که وعده شنیده و عمل ندیده. لذا رئیس سازمان بورس واقعا باید کت خود را درآورده و وارد میدان جنگ و عمل شود. این حرفها اگر منجر به حضور جریان پول نشود، هیچ فایدهای نخواهد داشت و تبدیل به یک نوسان چند روزه میشود. همانطور که روزهای اخیر هم عنوان شد سریعترین و ضربتیترین گزینهای که باید در دستور کار آقای صیدی قرار بگیرد این است که جریان پول را راهی بازار کند. حال بخشی از این جریان میتواند از سوی بانکها و توقف کارشکنی رئیس بانک مرکزی در مسیر بازار قرار گیرد و بخشی دیگر با مذاکره با حقوقیهای بزرگ بازار. و البته در این بین بسیار مهم است که همتی در قامت وزیر اقتصاد، مسائل بیرون بازاری را طوری پیش ببرد، که نقدینگی مجاب به قرار گرفتن در مسیر بازار شود. انصافا کمک به بازار کار سختی نیست. بهخصوص که قیمتها هنوز هم در سطوح حداقلی قرار دارند و P/E بازار رشدی نکرده ... !
به قول دوستی، اگر "نرخ بهره کمی افت کند، نیما کمی رشد کند، دست فروشندهها کمی بسوزد، خریدارها کمی شجاعت به خرج دهند، به بورس کالا کمی بها داده شود، کمی از مطالبات شرکتهای بورسی پرداخت شود، کمی نقدینگی در مسیر بازار قرار گیرد، کمی از بگیر و ببندهای بچههای قدیمی بازار کاسته شود" ، فضای نیمه دوم سال بسیار متفاوتتر از 6 ماه نخست خواهد شد و بازار رشد خوبی را تجربه خواهد کرد.