وی مدیریت عامل چندین بانک از جمله بانک صادرات ، بانک سپه و بانک ملی را در کارنامه خدمتی خود در سال های پس از پیروزی انقلاب اسلامی دارد و بعد از چند سالی تصدی مدیریت عامل فیوچر بانک بحرین ، حدود سه سالی است که سکان مدیریت بانک کارآفرین را در دست دارد .
آقای سیف دکترای خود را در رشته مالی از دانشگاه علامه طباطبایی اخذ کرده اما دانش و تجربه های سال های طولانی حضور وی در مدیریت بانک های بزرگ کشور از او چهره یک بانکدار سرشناس در حد استاندارد های بین المللی ترسیم کرده است. به همین سبب نقطه نظرات دکتر سیف درباره مسائل بانکی و سیاست های مالی و پولی اغلب برای دست اندرکاران نظام بانکی کشور و اقتصاددانان معیاری برای سنجش چند وچون این سیاست ها به حساب می آید. مدیر عامل کنونی بانک کارآفرین لحن گرم و آرامی دارد و با همان گرمی و آرامی آراء و عقاید خود را بدون افتادن در وادی افراط و تفریط بیان می کند . بروز تلاطم های شدید ماه های اخیر در بازار مبادلات ارزی کشور و ریشه یابی علل و عوامل آن موضوع گفت و گوی صریح و شفافی است که با دکتر سیف انجام داده ایم با این امید که مسئولان سیاست های ارزی کشور با مطالعه و بذل توجه به نقطه نظرات بسیار ظریف و کارشناسانه این مدیر با سابقه و برجسته نظام بانکی کشور ، چاره ای اساسی برای تعدیل منطقی نرخ برابری ریال در برابر ارزهای خارجی و فرونشاندن التهابی که در بازار ارز ایجاد شده بیندیشند.با هم این گفت و گو را می خوانیم.
به عنوان یک مدیر برجسته نظام بانکی عوامل اصلی بروز بحران ارزی موجود را در چه میدانید؟
عوامل مختلفی دست به دست هم داده و وضعیت امروزی را در بازار ارز به وجود آوردهاند، یکی از عوامل اصلی این است که منطقهای مورد نیاز در مدیریت ارزی شناور را که از ابتدای سال ۱۳۸۰ و ۸۱ شروع شد در طول سالهای پس از آن رعایت نکردیم. آن منطقی ناظر بر این بود که باید اجازه میدادیم قیمت ارز متناسب با واقعیتهای اقتصادی تعدیل شود یعنی طی این سالها یک فشار مضاعف روی قیمت ارز وجود داشت. موضوع بعدی مربوط به حجم بالای نقدینگی است که در جامعه وجود دارد و این نقدینگی فشار زیادی را روی مشکل ارز وارد ميکند.
ولی افزایش حجم نقدینگی خود متاثر از سیاستهای پولی انبساطی دولت و همچنین فروش حجم زیادی دلارهای حاصل از فروش نفت به بانک مرکزی به منظور تامین ریال مورد نیاز هزینههای رو به افزایش دولت است که در مقابل تزریق این حجم نقدینگی به جامعه تولید وجود ندارد؟
این نظر درستی است اما اگر ما به این باور ميرسیدیم که بانک مرکزی نميتواند نرخ ارز را تعیین کند و آن را واقعیتهای اقتصادی کشور تعیین ميکند، به ما در رفع مشکل کنونی نوسانهای شدید قیمت ارز کمک زیادی ميکرد.
ولی ممکن است این واقعیتهای اقتصادی را بيان كنيد؟
این واقعیتها یکی وضعیت تولید و تولید ناخالص داخلی و محدودیتهایی است که در ارتباط با جابهجایی ارز در حسابهایمان با آن روبهرو هستیم. این محدودیتها ناشی از تحریمهایی است که بر کشور ما تحمیل شده. یعنی تحریمها بر کاهش سرعت جابهجایی منابع ارزی ما تاثیر گذاشته است.
چون خوشبختانه از نقطه نظر ذخایر ارزی کشور مشکل خاصی وجود ندارد و ذخایر ارزی در کشور در حد خوبی وجود دارد این مشکل این است که بعضی از بانکهای خارجی به دلیل محافظهکاری و رعایت احتیاط و یا تحت فشارهای مستقیم از ارائه بعضی خدمات بانکی به ما پرهیز ميکنند. این عوامل در مجموع در بروز نوسانهای ارزی کنونی موثر بوده است ولی آنچه مسلم است این است که ما با اعمال مدیریت درست و آگاهانه خواهیم توانست بر این مشکلات غلبه کنیم.
آیا با توجه به دامنه و شدت بحران ارزی کنونی امکان غلبه بر آن در کوتاه مدت وجود دارد؟
به نظر من قطعا چنین چیزی امکانپذیر است. یعنی با توجه به راه افتادن اتاق مبادلات ارزی اگر این اتاق بتواند کارهای خود را با نظم و انضباط انجام دهد به تدریج یک آرامشی در بازار معاملات ارز ایجاد خواهد شد که این آرامش التهاب موجود در میان فعالان اقتصادی را تخفیف خواهد داد و اگر اتاق مبادلات ارزی بتواند همزمان ابهامات موجود مربوط به اعتبارات اسنادی گذشته را شفافسازی کرده و به پرسشهایی که در میان فعالان اقتصادی مطرح است پاسخ دهد، اصلیترین نیاز در ارتباط با مشکلات ارزی موجود همان موضوع شفافسازی است و باید اجازه دهیم با درک درستی از این مشکلات آن را برطرف کنیم.
به نظر ميرسد که یک مدیریت واحد، بازار ارز کشور را که بتواند به صورت شفاف مسائل و مشکلات را برای جامعه توضیح دهد اداره نميکند. یعنی مثلا جایی مثل شواری پول و اعتبار که بتواند به طور متمرکز مورد مسائل ارزی کشور به طور اصولی سیاستگذاری کند.
بله به نظر من باید یک کمیته ویژه که نمایندگان بانک مرکزی در آن عضویت داشته باشند و با برخورداری از اختیارات لازم به نحوی که موضوعات و ملاحظات فرعی موردی در تصمیمگیریهای آن دخالت نداشته باشد، راهحل این مشکل را پیدا کند. مثلا همان طور که شما گفتید ميتواند شورای پول و اعتبار باشد. چون شورای پول و اعتبار رکن بسیار مهم و معتبری در ارتباط با سیاستگذاریهای ارزی در کشور است البته باید یک بازوی تخصصی هم در کنار شورای پول و اعتبار قرار گیرد تا با انجام بررسیهای کارشناسی تحلیلها و پیشنهادهای اساسی را به این شورا ارائه دهد تا بعد از تصویب شورای پول و اعتبار آن سیاستها عملیاتی شود.
آقای دکتر سیف الان صحبتهایی در بعضی محافل مطرح است که ميگویند بانکها دارند از افزایش شدید قیمت ارز سود ميبرند یعنی توانستهاند منابع ارزی خود را به ریال بیشتری تبدیل کنند ولی من شخصا این صحبتها را باور ندارم و معتقدم کاهش شدید ارزش ریال، روی ارزش داراییها و منابع بانکها تاثیرات منفی باقی گذاشته نظر جنابعالی در این باره چیست؟
اصولا وضعیت منابع ارزی بانکها معمولا در حد صفر است چون به موجب قانون فقط حداکثر ۳۰ درصد سرمایه هر بانک ميتواند وضعیت باز ارزی باشد. حالا فرض بگیریم که یک بانکی حتی این ۳۰درصد را که به صورت ارزی در داراییهایش داشته و این موجودی ارزی افزایش قیمت پیدا کرده باشد. در مقابل این افزایش قیمت باید توجه داشته باشیم که اعتبار اصلی یک بانک ترازنامهای است که در سطح بینالمللی از عملکرد خود ارائه ميدهد. ارائه این ترازنامه به بانکهای کارگزار به مبالغ ارزی ترجمه ميشود و لذا فرض کنید بانکی که در گذشته ۱۰۰ یا ۲۰۰ میلیون دلار سرمایهاش بوده ممکن است این سرمایه با محاسبه نرخهای جدید ارز به نصف تقلیل پیدا کند. مثلا تا قبل از وضعیت موجود یعنی زمانی که نرخ برابری ارز ۱۱۰۰ تومان بود کل سرمایه بانک تقسیم بر ۱۱۰۰ تومان ميشد و سرمایه بانک مورد نظر را به دلار مشخص ميکرد اما حالا همان سرمایه مثلا به دلار ۲۵۰۰ تومان تقسیم ميشود و در نتیجه ارزش سرمایه آن بانک به ارز خارجی به نصف کاهش پیدا ميکند. در حقیقت چنین اتفاقی کاملا به زیان بانک است و کسانی که به گونه دیگری فکر ميکنند کاملا در اشتباه هستند. این افراد نظرات خود را بر اساس مبانی نادرست مطرح ميکنند و قصدشان این است که بانکها را از عوامل موثر در افزایش نرخ ارز معرفی ميکنند. مثلا همین نشریه بنکر banker) )که کارش رتبهبندی بانکهای دنیاست در سالهای گذشته بانکهای ایرانی را بر مبنای نرخ پایینتر ارز در میان هزار بانک جهان رتبهبندی ميکرد و الان همان کار را بر اساس نرخهای جدید ارز انجام ميدهد. طبیعی است که در شرایط کنونی رتبه بانکهای ایرانی افت شدیدی پیدا خواهد کرد. پس با قاطعیت ميگویم که افزایش شدید نرخ ارز به هیچ وجه نميتواند مطلوب بانکهای ما باشد.
به نظر جنابعالی نرخ واقعی ارز در حال حاظر چه رقمي ميتواند باشد و کدام شاخصها و واقعیتهای اقتصادی این نرخ واقعی را تعیین ميکند چون به نظر ميرسد پیدا کردن نرخ واقعی مورد نظر شما کارآسانی نباشد؟
دیدگاههای مختلف علمي در ارتباط با چگونگی پیدا کردن نرخ واقعی ارز وجود دارد ولی آن چیزی که در عمل بیشتر قابل لمس است، قدرت خریدی است که شما در سفر به یک کشور خارجی ميتوانید با ارز همراه خود داشته باشید. مثلا اگر شما در یک کشور فرضی بیش از حد اشتیاق به خرید کالا داشته باشید و قیمت کالاها در قیاس با ارزی که در کشور خریدهاید خیلی به نظرتان ارزان بیاید. معنای چنین حالتی این است که نرخ ارز در داخل کشور واقعی نبوده است و باید این نرخ حتما تعدیل شود. یعنی اگر قیمت کالاها در مقایسه با قیمت همان کالاها در داخل کشور ارزانتر به نظر بیاید این نشانه واقعی نبودن قیمت ارزی است که شما در جیب خود دارید به عبارت دیگر برای آنکه شما در کشور خارجی مورد بحث چنین احساسی نداشته باشید معنایش این است که نرخ برابری ریال در برابر ارزهای خارجی باید کاهش پیدا کند. این موضوعی قابل لمس است و این واقعیت را نشان ميدهد که نرخ دلار ۱۱۰۰ تومانی نرخ واقعی نبوده است. در سالهای گذشته برای کسانی که به خارج سفر ميکردند قیمت کالاها در مقایسه با قیمتهای داخل کشور ارزان به نظر ميرسید. متاسفانه در ۱۰ سال گذشته اجازه داده نشد تا نرخ برابري ریال در قبال ارزهای خارجی تعدیل شود.
نقطه تعادل و تعدیل شده نرخ ارز چه مبلغی ميتواند باشد؟
البته در شرایط کنونی اظهارنظر کردن در این باره خیلی مشکل است. باید توجه داشت که نرخ تورم داخل کشور در مقایسه با نرخ تورم جهانی هم ميتواند مبنایی برای تعیین نرخ تعادلی ارز باشد. به خصوص در ارتباط با نرخ تورم در کشورهایی که با ما روابط تجاری بیشتری دارند. یعنی نرخ متوسط تورم در کشورهای اروپایی یا ژاپن یکی از این مبانی است. در آن کشورها میانگین نرخ تورم ۴درصد است در حالی که نرخ تورم در کشور ما از ۲۰درصد بیشتر است بنابراین اگر متوسط نرخ تورم در کشورهای دیگر را ۵درصد و نرخ تورم ایران را ۲۰درصد در نظر بگیرم و این دو رقم را از هم منها کنیم رقمي که به دست ميآید نرخ تعدیل سالانه قیمت ارز در کشور ميتواند باشد.
آیا لازمه رسیدن به نرخ تعادلی، شناور گذاشتن نرخ ارز نیست؟
بله، باید نرخ ارز شناور مدیریت شده داشته باشیم.
مدیریت شده یعنی چی؟ این سوالی است که بیشتر مردم ميپرسند؟
یعنی این که بر مبنای واقعیتهای اقتصادی باید یک حداقل و یک حداکثر برای نرخ ارز تعیین شود و اجازه دهند نوسانهای نرخ ارز در حد فاصل این دامنه صورت پذیرفته و مدیریت ارزی اجازه ندهد تا در نتیجه وارد شدن شوکهای ناگهانی به بازار ارز، نرخ ارز از دامنه تعیین شده خارج شود و جلوی چنین وضعیتی را ميگیرد. به این ميگویند ارز شناور مدیریت شده. در نرخ شناور مدیریت شده، بازار تعادل نرخ را حفظ ميکند و چنانچه بازار بخواهد از حالت تعادل خارج شود مدیریت با اتخاذ سیاستهای انبساطی یا انقباضی ارز به بازار تزریق ميکند.
چرا مشابه چنین وضعیتی در کشورهای همسایه ما مثلا در ترکیه وجود ندارد و مردم آن کشورها این همه علاقه برای تبدیل پول ملی خود به ارزهای خارجی نشان نميدهند و یا این که چرا نرخ برابری پول ملی اغلب کشورهای منطقه سالهاست در برابر نرخ دلار تقریبا ثابت مانده است. وضعیت نرخ برابری رینگت مالزی هم در برابر ارزهای خارجی همین طور است. آیا علت اصلی وجود نرخ بالای تورم در کشور نیست؟
چرا این ميتواند یک دلیل باشد. شرایط اقتصادی ما با آن کشورها که نام بردید متفاوت است. مشابه شوکهایی که به بازار ارز در کشور ما وارد شده به آن کشورها وارد نشده است. ما نباید نگاه کوتاهمدت به مسائل ارزی داشته باشیم. مثلاً اگر در سال ۸۱ نرخ دلار ۱۰۵۰ تومان بوده، اگر با توجه به نرخ تورم اجازه ندهیم در نرخ ارز تعدیل ایجاد شود و خود را با واقعیتهای اقتصادی تنظیم کند و اگر در کوتاه مدت اتفاق خاصی نیفتد تصور کنیم که مشکل نرخ ارز در کشور حل شده است. عدم تعدیل سالانه نرخ ارز باعث انباشته شدن مشکل عدم تعادل نرخ برابری شده و بعد از چند سال مثل یک فنر باز ميشود. یعنی همین وضعیتی که امروز در بازار ارز کشور مشاهده ميکنیم.
آیا بهتر نیست به جای تلاش برای تعدیل نرخ ارز اول نرخ تورم را تعدیل و مهار کنیم و آیا بخشی از این مشکل ناشی از عدم حضور اقتصاددانان در سیاستگذاریهای اقتصادی و ارزی است؟
این که بگوییم اقتصاددانان در صحنه حضور ندارند حرف درستی نیست. اقتصاددانان در صحنه حضور دارند اما تصمیمگیریها از کانالهای درست صورت نميگیرد. باید پروسه سیاستگذاریها به نحوی باشد که منجر به اتخاذ تصمیمات درست شود.
به نظر جنابعالی وضعیت موجود در معاملات بازار ارز چه تاثیراتی بر روابط میان بانکهای ما با بانکهای جهان خواهد داشت؟
واقعیت این است که این وضعیت بر روابط ما با بانکهای خارجی تاثیر ميگذارد چون در گذشته شبکه بانکی کشور ارتباطات کارگزاری گستردهای با بانکهای خارجی داشت ولی این ارتباطات در حال حاضر تا حدود زیادی محدود شده و بر اساس آخرین اطلاعات کانالهای محدود ارتباطی هم به دلیل بروز بینظمي و تلاطم در بازار ارز بر اجرای تعهدات ارزی ما در قبال بانکهای خارجی اثرات منفی گذاشته است. مثلا ما در مورد پرداخت اعتبار اسنادی که کالاهای آن به ایران حمل شده با مشکل مواجه شدهایم.