از آن زمان که رنگ خوش طلا چشم خانم ها را میگرفت و از آن به عنوان وسیله ای تزیینی و گاه برای فخرفروشی استفاده میشد، سالها گذشته است؛ نه اینکه حالا رنگ خوشش چشم نواز نیست که حالا دلنوازتر هم شده و به عنوان پشتوانهای که همه جای دنیا قبولش دارند از آن نام برده می شود. بالا رفتن و پایین آمدن قیمتش هم گاه سیاستهای اقتصادی دولتها را تحت الشعاع قرار میدهد. در کنار این فلز خوشرنگ، دلار سبز رنگ هم توانسته جای خود را در دنیا باز کند. این ۲ طی نیمه دوم سال ۹۰ محشری در ایران به پا کردند. موضوع مصاحبه این شماره ماهنامه بازار و سرمایه با دکتر حسین اسدینیا در اینباره است. اگر می خواهید بدانید علت فراز و فرود قیمت طلا و ارز چیست و سرانجام آن چه می شود، گفت و گو با این کارشناس بازار سرمایه را تا پایان دنبال کنید.
قصد داریم در رابطه با دو موضوع طلا و ارز و روند آن در سال جاری گفت و گو را آغاز کنیم بازارهای طلا و ارز ظاهراً ارتباط تنگاتنگی هم با هم دارند؛بخشی از افزایش قیمتها به عوامل جهانی مانند بحرانهای ناحیه ای، روند قیمت یورو، قیمت نفت و …مربوط میشود.اما پرسش اصلی این است که چه اتفاقی در بازار ایران رخ داد که قیمتها یک شبه ره صد ساله رفت؟
قیمت طلا در ایران از ۲ مولفه داخلی و خارجی پیروی میکند. یک سری عوامل نیز جهانی هستند ودر دنیا و ایران مصداق دارند.برای مثال طلا به «شاخص ترس» معروف است که هم در دنیا و هم در ایران صادق است. قیمت جهانی هر انس طلا در سال ۲۰۰۱، ۲۵۰ دلار بود. این نرخ پس از ۱۰ سال و در سال ۲۰۱۱ ، به ۱۹۲۱ دلار نیز رسید.این نشان میدهد، قیمت طلاحدود ۷ تا ۸ برابر در طول این سالها رشد کرده است. دلایل آن هم حادثه ۱۱ سپتامبر و بزرگ جلوه دادن تروریسم بود؛ بنابراین روند قیمت طلا ،شاخص ترس است.در ایران نیز اگر نمودار قیمت سکه را از سال ۸۰ (سال ۲۰۰۱ میلادی) تا ۹۰ بررسی کنیم، متوجه میشویم که در این دوره، نمودار به یکباره سیر صعودی پیدا میکند.
پس شما معتقدید از زمان وقوع حادثه ۱۱ سپتامبر روند صعودی قیمت طلا سرعت بیشتری پیدا کرده است؟
بله، قیمت طلا جهانی است، هر چند که فاکتورهای داخلی نیز وجود دارند. اما در هر حال طلا، مانند شکر کالایی جهانی است. امکان دارد که در مقطعی شکر در داخل کمیاب شود و قیمت آن ۲ برابر قیمت جهانی افزایش یابد، اما به طور کلی با قیمت جهانی حرکت میکند. فاکتور دیگری که باعث افزایش قیمت طلا درجهان و ایران میشود،سیاستهای انبساطی و تزریق پول است. سیاست انبساطی نیز مشخص است، برای مثال زمانی که نرخ بهره یا نرخ مالیاتها کاهش مییابند پول به بازار تزریق میشود،اما قیمت طلا در سیاست انبساطی به شدت بالا میرود.
به دلیل افزایش حجم نقدینگی؟
بله،برای مثال زمانی که طلا در دنیا ۱۴۰۰تا ۱۵۰۰ دلار بود؛ برنانکی ،رییس فدرال رزرو (بانک مرکزی آمریکا) اعلام کرد تا چند سال آینده، نرخ بهره را تغییر نخواهد داد، این اوج سیاستهای انبساطی است.در همان زمان قیمت طلا در کمتر از به ۴۸ ساعت، نوسان زیادی پیدا کرد درست مانند بورس خودمان که حقوقیها سعی میکنندبازار را جمع کنند و یکباره بالا ببرند؛این اتفاق دقیقا در طلا رخ داد. در ایران نیز به همین صورت است. برای مثال، در ایران بحث هدفمند کردن یارانه ها را داشتیم که نوعی سیاست انبساطی محسوب میشود؛اما سوال اصلی اینجاست؛ آیا در زمانی که تا این اندازه پول در جامعه وجود دارد،سیاست های انبساطی باید ادامه یابد؟مخصوصا در زمانی که جو کسب و کاردر بخش تولید مطلوب نیست.
دولت میگوید نرخ بهره را کاهش میدهد تا پول وارد بخش تولید شود، اما زمانی که شرایط بخش تولید خوب نیست، مسکن و بورس دچار مشکل است و صادرات و واردات نیز، به هر دلیل دچار خلل شده؛ پول وارد تولید نمیشود، این بسیار ساده است. زمانی که بستر فراهم نباشد، پول وارد آنجا نمیشود و وارد جای دیگری میشود. طبیعتا زمانی که حدود۳۵۰ میلیارد دلار نقدینگی در جامعه وجود دارد با حذف کردن یارانه ها و مشکلات بازارهای دیگر، باید کاری انجام داد که نقدینگی تا حدی کنترل شود. از آن عجیبتر، در ابتدای سال کار شگفتانگیز دیگری انجام شد که تمام اقتصاددانان را شوکه کرد و آن تصویب بسته پولی و بانکی سال ۹۰ بود. این مورد نیز یک سیاست انبساطی وحشتناک دیگر است یعنی بار دیگر اصرار میکنند که پول وارد تولید شود در حالی که هیچ بازاری فعال نیست و پول وارد این بخش نمیشود. فقط یک محل برای سرازیر شدن پول وجود دارد و آن بازار سکه و ارز است.تنها راهکار مورد نیاز در چنین شرایطی هم اتخاذ سیاستهای انقباضی است.این ۲فرمول کلی، در تمام جهان و از جمله ایران به یک صورت عمل میکنند یعنی قیمت طلا به عنوان شاخص ترس و در بستر سیاست انبساطی تغییر میکند. به قول معروف «آزموده را آزمودن خطاست» این یک قاعده مکانیکی است و درک آن نیز خیلی سخت نیست.
علاوه بر بحث سیاستهای انبساطی بیاعتمادی نسبت به آینده و ترس از سیاست های اتخاذ شده هم باعث هجوم مردم برای خرید طلا می شود، آیا در نقاط دیگر دنیا هم مکانیزم ترس باعث افزایش قیمت طلا می شود؟
بله؛ در دنیا هم همین طور است. در مجموع مفهومی به نام «پناهگاه امن» (Safe Haven) وجود دارد که دو مورد آن به ما مربوط می شود؛»دلار آمریکا و طلا» این دو مورد نه فقط در ایران بلکه در تمام دنیا مطرح هستند.
یعنی دلار آمریکادر دیگر کشور ها نیز همین قابلیت را دارد؟
بله؛ببینیند دولت سودان نزدیک به ۶٫۵ تن طلا فروخته و در قبال آن دلار آمریکاخریده است و جالبتر اینکه چین این میزان طلا را خریداری کرده است، این سیاست رسمی و اعلامی آنان است. چین در حال حاضر در بخش املاک خود دچار حباب است و مردم چینبسیار علاقهمندند در بخش مسکن سرمایه گذاری کنند.دولت چنین قصد دارد این میل را از مسکن به سمت طلا سوق دهد.
این کار چه سودی برای چین دارد؟
اول اینکه چین قصد دارد،RMB یا همان یوآن، واحد ملی خود را به پول جهانی تبدیل کند و برای این مقصود به پشتوانه طلا نیاز دارد.دیگر اینکه اصولا افزایش قیمت طلا توهینی به اقتصاد آمریکاست. از سوی دیگر، مردم نیز از مسکن به سوی خرید طلا می روند و در آخر، یک تنوع نیز در اموال و دارایی هایشان به وجود می آورند یعنی میتوان گفت که آنها حدود ۳ تریلیون دلار بدهی خارجی خریدهاندو اگر بخشی از آن را به طلا تبدیل کنند، از ریسک آن میکاهند. این موضوع سادهای است، همچنان که میدانیم، تنوع دادن به سبد سرمایه گذاری، ریسک را کم می کند. بخشی از این موارد قاعده هستند و به راحتی می توان متوجه آن شد. نکته دیگر اینکه کاهش ارزش پول، مسکنی موقتی است تا فرصت قدرتمند شدن را ایجاد کند و پس از آن، این سیاست کنار گذاشته شده و باید سیاستهای جدید را در پیش گرفت.چین در حال پوست اندازی است و نمیخواهد مانند گذشته پیشرفت کند. قصد دارد کم کم مانند آمریکا شود.
به بحث طلا بازگردیم…
بله همانطور که اشاره شد تقاضا برای طلا در دنیا به شدت افزایش یافته است. در ایران نیز به همین شکل، زمانی که شاخص ارز و سیاست انبساطی افزایش می یابد، مردم به این ۲ فاکتور روی میآورند. در دنیا فاکتور دیگری به نام فرانک سوییس و بدهی های دولت نیز وجود دارد اما از آن جهت که فرانک سوییس در ایران زیاد وجود ندارد، نمیتوان بر روی آن تکیه کرد؛ بدهیهای دولت نیز چندان معتبر نیست. هرچند در ایران نیز اوراق مشارکت و یا تعهدات دولت وجود دارد، اما دیدگاه بدی هم وجود داردکه حتی درباره پیش فروش سکه، بسیاری پیش بینی میکنند، پرداخت نمیشود.این موضوع برای یک دولت بسیار بد است. اما در دنیا بدهی آمریکا، آلمان، اروپا و حتی یونان، معتبر هستند. در حال حاضر بدهیهای کشوری مانند یونان که در حال نکول شدن است، باعث ایجاد بحث های فراوانی شده، اما بدهیهای ایران به راحتی نکول میشود و دولت هم میگوید پرداخت نمی کنم.
پس یکی از مولفههای تاثیرگذار بر قیمت طلا، سیاست های انبساطی است. دیگر چه عواملی در قیمت طلا اثر دارد؟
یکی از مولفه های بسیار مهم دیگر در دنیا، بحث میزان تقاضاست. در حال حاضر، تقاضا به شدت در حال افزایش است.طلا مهمترین کاربرد پول است و جمله بسیار مهمی در این رابطه وجود دارد که می گوید، «طلا، خود پول است.» هر چیز دیگری به غیر از آن اعتبار است، اما طلا خود پول است. حدود ۱۵ سال است که با چندین قرارداد سعی کردهاند یورو را در دنیا مورد پذیرش قرار دهند و هنوز بسیاری آن را نپذیرفته اند. اما آیا قراردادی وجود دارد که طلا پذیرفته شود؟ از زمان هخامنشیان نیز پذیرفته شده بود، اگر همین حالا نیز بدهکاری وجود داشته باشد و به جای پول، طلا داده شود، به راحتی مورد پذیرش قرار می گیرد. البته نقش پول در اقتصاد همانند نقش خون در بدن است. خونی که بدن یک کودک ۵ ساله نیاز دارد با بدن یک انسان کامل و سنگین وزن متفاوت است. زمانی که اقتصادها در حال پیشرفت هستند به خون بیشتر یا به عبارتی به پول بیشتر نیاز پیدا میکنند. در ایران نیز به همین صورت است، هر زمان که اقتصاد رشد میکند و معاملات تمام میشود، رد و بدل طلا نیز افزایش می یابد.
آیا می توان گفت که تقاضا برای خرید طلا، در چین، هند و دیگر نقاط دنیا در حال افزایش است و این باعث می شود که قیمت جهانی طلا به مبلغی بالاتر از قیمت کنونی برسد؟ فکر میکنید قیمت آن تا چه میزان افزایش یابد؟
بر اساس آمار جهانی که در سال ۲۰۱۲ منتشر شد، حدود ۴۰۰۰ تن عرضه طلا وجود دارد. این مقدار بر اساس پیش بینی شورای جهانی طلا خواهد بود.
۴۰۰۰ تن میزان معاملات طلاست؟
خیر میزان عرضه یاSupplyطلا خواهد بود.
این میزان عرضه جدید است؟
از این مقدار حدود ۲۵۰۰ تن استخراج جدید و مابقی آن قراضه است، یعنی طلایی که آب شده و دوباره وارد بازار میشود و به آن Scrap میگویند.البته چگونگی آن مهم نیست، بلکه مهم، میزان این عرضه است. این میزان بر اساس آمار اتحادیه جهانی طلا(World Gold Council)است.
این عدد میزان عرضه است، مقدار تقاضا چقدر پیش بینی شده است؟
مقدار تقاضا بسیار بالاست. خود چین متقاضی خرید حدود ۱۵۰۰ تن و هند حدود ۱۲۰۰ تن طلاست. کشورهایی مانند ایران وروسیه به شدت طلا وارد میکنند.ترکیه،کشوری که اصلا بازیگر طلا نیست، در سال ۲۰۱۰، ۴۰ تن و در سال ۲۰۱۱، ۸۰ تن طلا وارد کرد ضمن اینکه اعلام کرده در سال ۲۰۱۲ ، حدود ۱۵۰ تن طلا وارد خواهد کرد. این مقداری است که آمار بورس طلای استانبول ارائه کرده است. در دیگر کشورها هم به همین شکل است؛ کره جنوبی که به هیچ وجه بازیگر طلا نیست، مانند ترکیه از سال ۲۰۱۰ به میزان بالایی واردات طلا انجام میدهد. هند به دومین واردکننده و متقاضی طلای دنیا تبدیل شده است. کشورهای خاورمیانه هم که به دلیل نفت، ثروتمند هستند، قیمتهای بالایی برای خرید طلا پرداخت میکنند؛ حتی خود ایران، یکی از خریداران بزرگ طلاست.
این یعنی تقاضای جهانی بیش از عرضه ۴۰۰۰ تن است؟
بله؛ اروپاییان که اصلا خریدار طلا نبودند به خریدار طلا تبدیل شدهاند. همان طور که پیش از این گفتم طلا خود پول است. تصور کنید یک یونانی که هر لحظه احتمال نکول کردن دولتش میرود، یورو نگه دارد.
به خاطر همان شاخص ترس است؟
هم شاخص ترس و هم اعتماد. مردم دیگر به یورو، دراخمای یونان و حتی گاهی به دلار آمریکاهم اعتماد ندارند.
فکر میکنید قیمت هر اونس طلا در بازارهای جهانی در سال ۲۰۱۲ به چه قیمتی برسد؟
روند کلی قیمت طلا صعودی است. اما همان طور که میدانید قیمت ها به شکل سینوسی حرکت میکنند. از سال ۲۰۰۱ قیمت طلا رو به بالا بوده و این روند اصلا شکسته نشده است وهمچنان به سمت بالا میل میکند البته ممکن است در این میان ۳۰۰ تا ۴۰۰ دلار پایین بیاید، اما باز به روند صعودی خود ادامه خواهد داد چرا که طبیعتا بازیگران نیز اجازه نمی دهند که قیمت طلا، بی رویه بالا رود. برای مثال شرکتی مانند جیپی مورگان، بازیگر بسیار با اهمیتی در بازار فلزات گرانبهای دنیاست؛ در مواقعی که نیاز است طبیعتا جلوی افزایش قیمت را میگیرد.یعنی قیمت را کاهش میدهد و زمانی که تحت کنترل درآمد بار دیگر اجازه میدهد که سیر رشد خود را ادامه دهد.
عوامل تعیین کننده قیمت طلا در داخل ایران چیست؟ و پس از آن به این موضوع بپردازیم که چه اتفاقاتی باعث رخدادن حوادث اخیر شد؟
مسلما عوامل داخلی در این مورد تاثیر گذارند، اما مهمترین نکتهای که وجود دارد، رفتار ناشیانه مسئولان است.
منظورتان بانک مرکزی است؟
بله و حتی دولت. به طور مثال دولت به یکباره سکوت میکند و وقتی علت را جویا میشویم میگویند سرما خورده ایم. تاثیر جملهای به این سادگی بسیار زیاد است. من به عنوان یک شهروند عادی با شنیدن این مطلب احساس میکنم که مورد تمسخر واقع شدهام و اعتماد خود را از دست میدهم. نمونه این بیاعتمادی هم وجود دارد، برای مثال خود مسئولان هم به حرفهای خود پایبند نیستند. دلاررا با نرخ ۱۲۲۶ تومان اعلام میکنند، در حالیکه بانک کارگشایی که بانکی دولتی است، سکه را با قیمت ۸۳۰ هزار تومان به مردم می فروشد و این قیمت با احتساب قیمت هر اونس طلا منافات دارد. در حالیکه اگر با قیمت همان دلار حساب کنیم، قیمت سکه ۴۴۰ هزار تومان می شود.نکته دیگر اینکه چرا سکه های پیش فروش را ارزانتر نفروختند.و این قیمت را با چه نرخ بهرهای حساب کردند؟مهمترین موضوع این است که متاسفانه مردم به دلیل عملکردهای دولت، اعتماد خود را از دست دادهاند و این موضوع مهمترین مولفه تغییر دهنده نرخ دلار و سکه در داخل است.
یعنی شما معتقدید دلیل اصلی افزایش نرخ طلا و سکه در این دوره زمانی ، بی اعتمادی مردم است؟
مردم به راحتی تحتتاثیر قرار میگیرند. شاید توانایی تحلیلی نداشته باشند اما عملکردشان نشان می دهد که اعتماد ندارد و به سرعت تحت تاثیر قرار میگیرند. بخش دیگر افرادی هستند که دارایی زیادی دارند اما نمیدانند چه کار کنند، چرا که تجارتی که تاکنون داشته دیگر جوابگو نیست و به دنبال تجارت و کاری جدید هستند. این افراد به دنبال طلا و سکه و دلار می رود. با چنین رفتارهایی، همه برای خریدتحریک میشوند. فقط کافی است چنین شخصی پول خود را در بازار تزریق کند، آنگاه دیگر نمیتوان جلوی آن را گرفت.
یعنی بازار حتی با یک حجم کم عرضه و تقاضا هم تب می کند؟
بله، فقط با ۴۰۰ سکه می توان نوسان ایجاد کرد.درست است بازار طلا چه در دنیا و چه در ایران بازار کوچکی است و با یک تغییر کوچک،دچارنوسان می شود.
بازیگران آن هم کوچک هستند.
بله بازیگران آن هم کوچکند، اما دولت به گونه ای عمل می کند که بازیگران بزرگ وارد آن شوند و این خطرناک است. برای مثال، موسسات مالی و اعتباری وارد این بازار شدند.
اکنون که این افراد وارد بازار طلا شدهاند، چگونه میخواهند آنها را از بازار خارج کنند؟
اکنون که وارد این بازار شده اند تازه از این وضع خوششان آمده است.این تغییرات قیمت ناشی از رفتارهای هیجانی بوده است.در چند ماه اخیر، بانک ملی با کارت ملی ۵ سکه میداد. در همین اواخر هم از لحاظ تئوریک و هم به شکل عملی، بارها اتفاق می افتاد که بازار آزاد، ارزان تر از قیمت بانک ملی بود. هرچند تعداد این دفعات بالا نبود اما چند بار اتفاق افتاد. خیلی جالب بود که مردم در صف می ایستادند و به سختی سکه می خریدند اما نمیدانستند که می توانند از صرافی ها ارزانتر بخرند. با مردم آموزش ندیده نباید این گونه رفتار کرد. مردم زمانی که هجوم می آورند، بازار را نابود میکنند. بسیار جالب است که مسئولان به مردم کد میدهند. وقتی که یک مقام مسئول میگوید؛ سرماخورده است، در واقع در حال کد دادن به مردم است. به نظر من این اتفاقات در چنین شرایطی طبیعی است.
پیش بینی شما از آینده قیمت طلا در سال ۹۱ چیست؟
به نظر من شرایط داخلی به خصوص با تورمی که وجود دارد دست در دست شرایط بینالمللی خواهد داد.زمانی که اونس جهانی ۱۹۲۱ دلار بود، سکه در ایران، ۶۲۰-۶۳۰ هزار تومان بود. اکنون ما نزدیک به ۳۰۰ دلار پایینتر هستیم، اما قیمت سکه طلا همچنان بالاست. متاسفانه در بازار اصطلاحی رایج شده که میگویند سکه فیزیکال (آتی را کنار میگذاریم) دنده عقب ندارد.
آیا این حرف غلطی است؟
نه، اما می توان دریافت که یعنی شرایط جهانی و داخلی بسیار روبه بالاست، دلیل آن تورم است.تورم در سال آینده حدود ۳۵ درصد پیشنهاد شده ،این طبیعی است و نرخ عجیبی هم نیست.
یعنی در سال آینده نیز نرخ طلا روندی رو به رشد خواهد داشت؟
به نظر من قیمت داخلی افزایش خواهد داشت.در حال حاضر در بین بازاریان بسیار مشهور است که مظنه تا نزدیک عید به ۴۰۰ هزار تومان خواهد رسید. در حال حاضر مظنه حدود ۳۵۰ هزار تومان است و دلار تا عید به ۲۰۰۰ تومان خواهد رسید. این موضوع هیچ ارتباطی به مسائل جهانی ندارد و از قلب بازار آمده است. بازیگران بزرگ بازار این زمزمهها را مطرح میکنند.
امکان دارد درباره مفهوم مظنه توضیح دهید؟
مظنه، مثقال طلای ۱۷ عیار در بازار تهران است. بر اساس آن قیمت سکه، طلای ۱۸ عیار، ۱۹ عیار، ۲۰ عیار و غیره را محاسبه می کنند.
پس فکر میکنید در سال ۹۱ ، سکه از مرز یک میلیون تومان هم عبور کند؟
بله، اما نکته ای که وجود دارد این است که بانک مرکزی حواله هایی فروخته که بعد از عید وارد بازار می شوند. به نظر من با ورود این سکه ها به بازار قیمت سکه طلا افت خواهد کرد.
پس حباب سکه می ترکد؟
به طور موقتی بله، شاید به شکل موقتی حباب سکه را کم کند. حتی شایع شده که امکان دارد بخشی از آن را پیش از عید وارد بازار کنند، اما این ها همه موقتی هستند.
یعنی روند قیمت طلا و سکه در سال ۹۱ با توجه به مولفه های موثر، مانند بازار جهانی و عوامل داخلی رو به رشد است؟
بله، اتفاقا کاهش قیمتها در سرمایهگذاری باعث رونق خرید میشود و فرصت خرید ایجاد میکند، چون روند کلی رو به بالاست.برای مثال سکه ۹۰۰ هزار تومانی یکباره به ۸۰۰ هزار تومان سقوط خواهد کرد. کسی کهاین موضوع را بداند در آن موقعیت اقدام به خرید میکند و پس از آن با توجه به این که روند رو به افزایش است سود خواهد برد.
و طلا همیشه روند رو به رشد داشته است؟
بله و مخصوصا پس از حادثه ۱۱ سپتامبر سال ۲۰۰۱این روند دائمی بوده است. در ایران نیز ما با جریان دیگری مواجهایم و بر آن اساس به طور طبیعی باید روند افزایشی داشته باشد. بسیار غیر طبیعی خواهد بود که سکه ۸۳۰ هزار تومانی به قیمت ۵۰۰ هزار تومان برسد. اما اگر به رقم یک میلیون تومان برسد، روندی عادی داشته است یا اگر فردا قیمت ۸۳۰ هزار تومان به ۸۵۰ هزار تومان برسد، تعجبآور نیست.با وارد کردن آن سکهها در نهایت ، نرخ ۸۵۰ هزار تومان به ۷۵۰ هزار تومان کاهش مییابد و فرصت خرید ایجاد می شود و دوباره سیر صعودی آغاز می شود. این موضوع بسیار ساده است، باید واقعیت را دید.
آیا عرضه نقدی سکه در بورس کالا میتواند به شفافسازی و در نهایت تعادل قیمت سکه کمک کند؟
این موضوعی است که ما به دنبال آن بودیم چون تقاضاهای ۱۰۰-۲۰۰-۴۰۰ سکه بر روی تابلو نمایش داده می شود. اما بانک ملی یا بانک کارگشایی، اجازه نمیدهد.
آیا این موضوع می تواند به متعادل کردن قیمت ها در بازار سکه و طلا کمک کند؟
به اعتقاد من اصولا شفافسازی این توانایی را دارد. در حال حاضر فضای کدری در این رابطه ایجاد شده است. کافی است مردم احساس کنند میل قیمت رو به بالاست، تقاضا برای خرید افزایش می یابد و این تقاضا مانند یک گلوله برفی، هر چه به جلو می رود بزرگتر می شود بنابراین فضا باید آزاد باشد،راهحل بسیار ساده است، میتوان یک سیاست درست تهیه کرد. برای مثال میتوانند هر پیش فروش را هفتگی ارزان تر کنند. قصد دارم بگویم حل این ماجرا خیلی کار سختی نیست. می شود یک اتاق فکر ایجاد کرد تا به یک فهرست از راهکارهای معقول دست یافت. همچنین هرکس اجازه مصاحبه نداشته باشد. در فضایی شفاف، چند سایت رسمی معرفی و قیمتها اعلام شوند. بازار را به طور کامل شناسایی کرده و اعتمادسازی کنند. وقتی فضا شفاف شود، حباب میترکد. اما فضا در حال حاضر به حدی ترسناک است که با کوچکترین اتفاقی، اضطراب ایجاد می شود. همانطور که سنگآهن را وارد بورس کردند و نتیجه خوبی گرفتند، طلا را نیز باید وارد بورس کالا کنند.
آیا دلار هم در ایران کارکردی شبیه به طلا دارد؟
بله، همان طور که گفتم، خود دلار در دنیا و ایران یک پناهگاه امن است وکارکردی مانند طلا دارد. در ذهن داشته باشید که در دنیا، شاخص دلار و طلا برعکس یکدیگر حرکت میکنند اگر قیمت طلا بالا برود دلار کاهش پیدا میکند و برعکس،اما در ایران این ۲ با یکدیگر حرکت میکنند یعنی اگر قیمت طلا ثابت باشد و دلار بالا برود، باعث افزایش قیمت طلا نیز می شود.در ایران مشکل مضاعف است و دلار باعث افزایش قیمت طلا نیز میشود.
فکر می کنید در سال ۹۱قیمت دلار افزایش خواهد یافت؟
بله، هرچند نمیتوان قیمت واقعی را پیش بینی کرد چون فرمول ها با هم متفاوت هستند. به نظر من اگر قرار است قیمت ها شناور باشد، بهتر است قیمت بالاتری اعلام شود. ۱۲۲۶ تومان، قیمت چندان مناسبی نیست. به نظر من ۱۶۰۰ تومان قیمت مناسبتری است.این کار ۲ مزیت دارد، اول اینکه منابع کشور به رایگان در اختیار همگان قرار نمیگیرد، و دیگر اینکه تا حدودی زهر بازار گرفته می شود. رقم ۱۲۲۶ تومان بازار را دچار رانت می کند. اما ۱۶۰۰ تومان رقم معقول تری است. این رقم پیشنهادی تا زمانی که یک اتاق فکر تشکیل دهند و یک سری کارکردهای عقلانی ایجاد کنند و بتوانند حرارت بازار را تا حدودی کم کنند موثر است و پس از آن باید بازار رها شود.
برای اینکه به یک جمعبندی برسیم، اگر حجم نقدینگی در سال ۹۱ را حدود ۳۵۰-۴۱۰ هزار میلیارد تومان در نظر بگیریم، آیا این نقدینگی میتواند باعث افزایش قیمت دلار و سکه شود؟
بله، در تمام طول بحث از تقاضا سخن گفتیم و به عرضه نپرداختیم.در آمریکاوزراتخانهای به نام وزرات خزانهداری وجود دارد که مسئول تحریمهای ایران است. آنها میدانند دلار ما از کجا وارد می شود؛ از دبی ، ترکیه عمان و… . وزارت خزانه داری آمریکا در برخی موارد راه ورود دلار به ایران را بسته است.
یعنی بخشی از این افزایش قیمتهای دلار در نتیجه سیاستهای آمریکاست؟
بله، جلوی آن را مسدود میکنند. شما که نمیتوانید در اینجا دلار چاپ کنید. دلارکاغذی است که باید وارد شود.
بنابراین یکی از عوامل افزایش قیمت دلار سیاست های خارجی است؟
بله تمام این موارد وجود دارد. هر چه تحریم ها افزایش می یابند، ورود دلار سختتر میشود. هر چه روابط ما با عربستان و امارات بدتر می شود، به یکباره بحران ایجاد می شود چون آنها اجازه نمیدهند، دلار وارد ایران بشود.یکی از ابزارهایی که می توان با آن دنیا را در اختیار گرفت، همین کاغذ هایی است که آنها عادلانه و یا غیر عادلانه دارند و ما نیز چه حکومتی و چه داخلی این ابزار ها را بسیار دوست داریم. برای این مسائل باید اندیشید.
پیشنهاد مشخص شما برای حل این معضلات چیست؟
تشکیل یک اتاق فکر؛ اتاق فکر جدی که از آدم هایی از بازار، دانشگاه، فعالان عملی و افراد عادی تشکیل شود.فقط استفاده از افرادی که مورد تایید دولت باشند،کارساز نیست.