در جهان امروز، «برقراری ارتباط»، نهتنها ضامن تأمین نیازهای اجتماعی انسان است بلکه نظر به ساختار متنوع و پیچیده اجتماعی، دستیابی به خواستههای فردی، همچون: احتیاجات فیزیکی، روحی و روانی نیز بدون برقراری ارتباط امکانپذیر نخواهد بود.
پیرامون علل تمایل انسانها به برقراری ارتباط، پاسخهای متفاوتی از سوی متخصصان این حوزه ارائه گردیده است که مهمترین آن، بیانگر این نکته است که آدمی، بهدلیل جوهره ذاتی خود، یعنی انگیزه پیوندجویی، خواستار برقراری ارتباط با دیگران است تا آنجا که ارتباط با دیگران برای فرد، بهخودی خود، یک پاداش بهشمار میرود. بر همین اساس، میتوان گفت؛ ارتباط، ابزاری ضروری است که با بهرهگیری بهینه از آن میتوان به اهداف خود دست یافت و بههمین دلیل، جنبه پاداشدهنده مییابد.
در ساختار یک سازمان نیز همواره بین «روابطعمومی» و «ارتباطات» پیوند نزدیکی برقرار است. در این ساختار، روابط عمومی از یک سو، بهعنوان نمادی وابسته به سازمان، در راستای دستیابی به اهداف و برنامههای سازمانی فعالیت میکند و از سویی دیگر، بهعنوان بخشی از «ارتباطات انسانی» قادر است با جلب اعتماد مردم، ایجاد ارتباطی دوسویه با مخاطبان و اثرگذاری بر افکارعمومی، در راستای بهبود و ارتقای ارتباط انسانی گام بردارد. روابط عمومی نوعی از کارکرد مدیریتی است که سازمان را قادر میسازد تا با درک عقاید، نگرشها و ارزشهای مخاطبان خود، به روابطی اثربخش با مخاطبان درون و برونسازمانی در قالب ارتباطات فردی، گروهی و سازمانی دست یابد.
در ارتباطات انسانی، هدف پیوستن انسانها به یکدیگر است؛ این در حالی است که بسیاری با کارکرد کلی ساختار ارتباطات بهدرستی آشنا نیستند و همین امر، توسعه ارتباطات را با دشواریهایی مواجه خواهد ساخت.
در همین رابطه، دکترفرهنگی معتقد است: "بسیاری از دردهای اجتماعی، اقتصادی و سیاسی جامعه بر اثر بیتوجهی به ارتباطاتِ درست با دیگران و عدمآشنایی با ظرایف و زوایای این علم نسبتاً جدید از طرف بسیاری از شهروندان ناشی میشوند."
در این میان میتوان گفت که شاید یکی از مهمترین و در عین حال دشوارترین جنبه کیفی ارتباط انسانی، «همدلی» است. همدلی، یعنی؛ ایجاد احساس مشترک با یکدیگر، بهگونهای که این ارتباط به یک احساس یگانه دست یابد. به بیانی دیگر، همدلی نوع ویژهای از اداراک است که شخص را قادر میسازد که بتواند طرف مقابل خود را از نظر عاطفی و ذهنی کاملاً دریابد. همدلي، مهارتي است كه با استفاده از آن ميتوان به شناخت بيشتري از ديگران دست يافت و از اين طريق به تفاهم عمیقتري با آنان رسيد و دنيا را از دريچة چشم آنان نگريست.
در سطح سازمانی نیز افزایش تعاملات، میان مدیران عالی و دیگر کارکنان، از جمله نشانههای توسعه و وابستگی نگرش ارتباطی آن سازمان بهشمار میرود که امکان بهرهبرداری از دانش موجود را در تمامی سطوح سازمان امکانپذیر میسازد.
بدیهی است؛ در ساختار سازمانی، بخشی همچون روابطعمومی قادر خواهد بود به اتکاء وظایف اصلی خود، همچون: اقناع و ترغیب مخاطبان و تلاش در راستای مشارکتجویی کارکنان، نقش بیبدیلی در ایجاد همدلی و تقویت این ارتباط دوسویه حاصل از آن داشته باشد.
از سوی دیگر، روابط عمومی با برقراری ارتباط مؤثر با نیروی فعال در مجموعه و درک مسائل و چالشهای نیروی انسانی و انتقال نظرات و پیشنهادهای آنان به هر یک از ردههای سازمانی مرتبط، نقش مؤثری در نهادینه ساختن و استحکام روحیه همدلی بین کارکنان و مدیران عالی سازمانی ایفا میکند.
بدونتردید، یکی از مهمترین دغدغههای هر ساختار و سازمانی، حرکت در راستای دستیابی به اهداف تعیین شده و تعیین راهکارهایی برای آیندهای روشن در سازمان است. بدیهی است؛ تحقق این مهم، در گرو تبلور انگیزه فردی و جمعی در آن مجموعه خواهد بود و ایجاد انگیزه بین مخاطبان درونسازمانی، یکی از اصلیترین وظایف و دستاوردهای روابطعمومی بهشمار میرود. «تعامل» بهینه مستلزم ایجاد «ارتباط» و برقراری ارتباط نیز منوط به وجود «انگیزه» است. بر همین اساس، روابطعمومی میتواند نقش مؤثری برای رسیدن به چشمانداز سازمانی ایفا نماید.
همدلی سازمانی و ارتقای انگیزه در نیروی انسانی، بهمنظور گذر از بحرانهای موجود، با بهرهگیری از ابزار ارتباطات، موجبات آرامش و سازش سازمانی را فراهم آورده و ضمن تبدیل نقاط قابلبهبود به نقاط قوّت، آینده روشنی را برای مخاطبان درونسازمانی ترسیم خواهد نمود که این تجلی امید، هنری است که تنها از سوی یک روابطعمومی کارآمد تحقق خواهد یافت.
دکترمحمود ترابیان
مدیر روابطعمومی و اطلاعرسانی بانک آینده